به «نقش تاریخی شاعر و حقیقت شعر» (نثرها 1، صص 111) توجّه دارد. بدین ترتیب، منتقد ادبی، از نظر او، باید «منتقد اجتماعی» (نثرها 1، ص 265) هم باشد تا از جمله «بتواند حقیقت را از واقعیت روزمرّه جدا کند.
به خواندن ادامه دهید 
                        - پیوستن قصد بر کسی ؛ آهنگ ایذاء او کردن : و چون دیگری براو قصدی پیوندد از روی مروت و حمیت واجب آید آن قصد را دفع کردن . (سندبادنامه ص 324). - پیوستن کاری ؛ کردن آن :
به خواندن ادامه دهید 
                        قَاْلَ ابْنُ جِنِّي: يَنْبَغِي أَنْ تَكُونَ الرَّاءُ فِي النَّثْرَةِ بَدَلًا مِنَ اللَّامِ لِقَوْلِهِمْ نَثَلَ عَلَيْهِ دِرْعَهُ وَلَمْ يَقُولُوا نَثَرَهَا، وَاللَّامُ أَعَمُّ ...
به خواندن ادامه دهید 
                        فرزانه نیکنام . تاریخ پیوستن به هم سُرایی: 1400/2/28. انجمن ادبی شاعران همسرا
به خواندن ادامه دهید 
                        زيبا صالحي فرد (زيبا) تاریخ پیوستن به هم سُرایی: 1399/3/3. انجمن ادبی شاعران همسرا
به خواندن ادامه دهید 
                        ظهر هذا المصطلح الخاص بقصيدة النثر في عام 1960 ميلاديا في قسم الأدب العربي، وهي عبارة عن فن يعكس القيم الشعرية الموجودة في لغة النثر، ويعبر عن المعاناة والتجارب التي واجهها الشاعر بذكره لقصائد شعرية عريضة، وما يميز ...
به خواندن ادامه دهید 
                        رضا علی بهرامی رشید (صدف) تاریخ پیوستن به هم سُرایی: 1398/3/19. انجمن ادبی شاعران همسرا
به خواندن ادامه دهید 
                        غلامرضا نوری..ژولیده انارکی (کیهان ژولیده انارکی) تاریخ پیوستن به هم سُرایی: 1399/2/30. انجمن ادبی شاعران همسرا. دنبال کنندگان 153 دنبال شوندگان 15 تعداد آثار 362. گزارش تخلف.
به خواندن ادامه دهید 
                        View more comments. 2 of 8
به خواندن ادامه دهید 
                        معنی دلبستن معنی پیوستن معنی دل کندن گسستن. معنی خاطره آنچه بر کسی گذشته و در حافظه اش مانده. معنی حافظه عارضه ضبط و نگهداری مطالب و وقایع. معنی عارضه اتفاق پیشآمد مرض عشق
به خواندن ادامه دهید 
                        پیوسته . [ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) متصل . ملصق . بهم بسته .
به خواندن ادامه دهید 
                        #نثرها. الدميني لايف · Original audio. يا ابو عماد انت كنت مذيع في محافظه الحديده
به خواندن ادامه دهید 
                        ۱- ( مصدر ) پیوستن الحاق . اتصال : چندانکه شربت مرگ تجرع افتد... هر آینه بدو باید پیوست . ۲- ( اسم صفت ) پیوسته همیشه دایم مدام دایما : معشوق بتی که هست پیوست عشقش چو زمانه بر عجایب . ( انوری ) ۳- متصل به ...
به خواندن ادامه دهید 
                        خادمیان الله یار (صادق) تاریخ پیوستن به هم سُرایی: 1397/5/4. انجمن ادبی شاعران همسرا
به خواندن ادامه دهید 
                        #نثرها هههههخخ. AbdelMoula · Wahchagh Cham. Most relevant is selected, so some comments may have been filtered out.
به خواندن ادامه دهید 
                        معین حجت (سرکش کرمانی) تاریخ پیوستن به هم سُرایی: 1399/4/26. انجمن ادبی شاعران همسرا
به خواندن ادامه دهید 
                        ۱. = پیوستن ۲. (قید ) پیوسته، دائم. ۳. (اسم، صفت مفعولی ) چیزی که همراه چیز دیگر باشد. ۴. (اسم، صفت فاعلی ) نامه ای که چسبیده به نامۀ دیگر به جایی فرستاده شود، ضمیمه.
به خواندن ادامه دهید 
                        آرزو آذری فر (آرزو) تاریخ پیوستن به هم سُرایی: 1395/12/29. انجمن ادبی شاعران همسرا
به خواندن ادامه دهید 
                        فتانه صانعی (saneeii@a) تاریخ پیوستن به هم سُرایی: 1394/1/13. انجمن ادبی شاعران همسرا
به خواندن ادامه دهید 
                        مقامات آلمانی همیشه از پیوستن اعضای خانواده به افرادی که به این کشور مهاجرت کردهاند، استقبال میکنند و بههمین دلیل است که این ویزا از جمله محبوبترین ویزاها بهشمار میرود. اگر در مورد ...
به خواندن ادامه دهید 
                        Most relevant is selected, so some comments may have been filtered out.
به خواندن ادامه دهید 
                        پیوستن. همراه کسی یا جزء گروه یا مجموعه یا جایی شدن؛ ملحق شدن. وصل کردن، اتصال دادن. افزودن، ملحق کردن. وصلت کردن، ازدواج کردن. سرودن، به نظم درآوردن.
به خواندن ادامه دهید 
                        در هر رکعت، تنها در بین قرائت و در رکوع مى توان به «امام» اقتدا کرد، پس اگر به رکوع امام جماعت نرسد، باید در رکعت بعد اقتدا کند، و اگر تنها به رکوع امام جماعت هم برسد، یک رکعت به حساب مى آید.
به خواندن ادامه دهید 
                        ۱. = پیوستن ۲. (قید) پیوسته؛ دائم. ۳. (اسم، صفت مفعولی) چیزی که همراه چیز دیگر باشد. ۴. (اسم، صفت فاعلی) نامهای که چسبیده به نامۀ دیگر به جایی فرستاده شود؛ ضمیمه.
به خواندن ادامه دهید 
                        فروغ گودرزی . تاریخ پیوستن به هم سُرایی: 1400/2/5. انجمن ادبی شاعران همسرا
به خواندن ادامه دهید 
                        دانلود فیلم Come True. فیلم به حقیقت پیوستن را با زیرنویس فارسی چسبیده همراه با نسخه های کم حجم و پخش آنلاین در وبسایت فیلمر ببینید. دانلود فیلم Come True. فیلم به حقیقت پیوستن را با زیرنویس فارسی ...
به خواندن ادامه دهید 
                        Dm Am معنی دل بستن معنی پیوستن E7 معنی دل کندن Am گسستن Am معنی خاطره آنچه برکسی گذشته و در حافظه اش مانده Dm معنی حافظه عرارضه ی ظبط و نگهداری مطالب و وقایع E7 معنی عارضه اتفاق ،پیشآمد،مرض عشق Am ...
به خواندن ادامه دهید 
                        پیوستن - معنی در دیکشنری آبادیس. مترادف پیوستن: الحاق، چسبیدن، ملحق شدن، وصل شدن. متضاد پیوستن: گسستن. معنی انگلیسی: affiliate, ally, attach, cleave, connect, enter, wed, weld, to join, to connect. بستن تبلیغات.
به خواندن ادامه دهید 
                        #نثرها ههههههههه. الدميني لايف · Original audio. السكر مشكله يخليكي تعمل عمل مهين
به خواندن ادامه دهید