معنی و ترجمه کلمه انگلیسی group به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. 1 - گروه (اسم) 2 - دستهبندی کردن (فعل)
به خواندن ادامه دهید 
                        ۱. از بهر، بهجهت، بهخاطر، بهسبب، بهعلت، بهقصد، به منظور ۲. دربرابر، در عوض ۳. محض
به خواندن ادامه دهید 
                        مترادف انجمن ... مجمع ، مجلس . ۲ - گروه افرادی که برای هدفی مشترک گرد هم جمع شوند. ،~ خیریه انجمنی از افراد نیکوکار برای کمک به افراد ناچیز و فقیر. ،~اولیاء و مربیان انجمن متشکل از اولیاء دانش ...
به خواندن ادامه دهید 
                        واژگان مترادف و متضاد. نمایش تصویر. معنی. گروه. پخش صوت. معنی 1- امت، جماعت، طايفه، طبقه، قبيله. 2- جمع، جمعيت، جمهور. 3- باند، توده، فرقه. 4- جوخه، دسته، رده، رسته، فوج، ، عده.
به خواندن ادامه دهید 
                        نام گروه برای 5; ... می توانید برای یافتن مترادف صفت انتخاب شده در فرهنگ لغت جستجو کنید تا آن را به گزینه های بیشتری گسترش دهید و از تکرار جلوگیری کنید.
به خواندن ادامه دهید 
                        همچنین خواندن: 55 بهترین کلمه برای شروع یک پاراگراف مترادف های فوق العاده برای "بعضی" وقتی میخواهیم چیزی را خارقالعاده یا قابل توجه توصیف کنیم، کلمه «بعضی» میتواند مترادفهای مختلفی به خود بگیرد که حس شگفتی و منحصر ...
به خواندن ادامه دهید 
                        برای استفاده از دیکشنری فارسی به فارسی آبادیس، واژه خود را در بخش بالا بنویسید. ... آنلاین متن، لغتنامه دهخدا، فرهنگ معین، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ مترادف ها و متضاد ها، معادل فارسی کلمه یا به ...
به خواندن ادامه دهید 
                        واژه فدایی در فارسی (فرهنگ معین) به این صورت معنی میشود: «کسی که جان خود را برای کسی یا هدفی بدهد». همچنین در فرهنگ واژگان مترادف و متضاد فارسی، «فدایی» به صورت «جاننثار، قربانی و فدوی» نیز معنی شدهاست.
به خواندن ادامه دهید 
                        مترادف باند: جماعت، جمعیت، جوخه، حزب، دسته، گروه، هیات، خط سیر، گذرگاه، فرودگاه، مطار، نوار، رشته، لفافه، موج رادیو، طول موج، هر یک از بلندگوهای سیستم صوتیتصویری
به خواندن ادامه دهید 
                        کلمه (پرس و جو) را برای یافتن مترادف آن تعریف کنید. ایندکس را با استفاده از کلاس Index ایجاد کنید. با استفاده از روش GetSynonymGroups مجموعه گروههای مترادف را از فرهنگ لغت مترادف دریافت کنید.
به خواندن ادامه دهید 
                        ارائه، فرایند عرضه یک موضوع به مخاطب است. ارائه معمولاً به صورت نمایش، معرفی، سخنرانی، یا صحبت است که برای آگاه سازی، ترغیب، الهام بخشی، دادن انگیزه، معرفی ایده یا کالای تازه و ایجاد حس خوب به کار می رود.
به خواندن ادامه دهید 
                        اصطلاحات ریز و درشت زیادی در نامههای اداری استفاده میشود. اگر با نوشتن یا خواندن نامههای اداری، زیاد سر و کار دارید، برای اینکه محتوای آنها را درک کنید و پیام خود را سریع و آسان انتقال دهید باید با این اصطلاحات آشنا ...
به خواندن ادامه دهید 
                        ترجمه، تعریف، معنی، رونویسی و مثالهایی برای «گروه های آنتی ایزومورفیک» را مشاهده کنید، مترادفها، متضادها را یاد بگیرید و به تلفظ «گروه های آنتی ایزومورفیک» گوش دهید.
به خواندن ادامه دهید 
                        ساخت دومین هتلبرج مسکونی باران از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳ به طول انجامید و سکونت در آن با تجربهای که گروه باران در ارایهٔ این سبک زندگی اندوخته بود آغاز شده و «زندگی به سبک باران» با بیانی شیوا و رسا در هتلبرج مسکونی ...
به خواندن ادامه دهید 
                        معنی و نمونه جمله group - همراه با مترادف و متضاد، تلفظ صوتی آمریکایی و بریتانیایی، دسته، گروه، انجمن، جمعیت، گروهبندی کردن، دستهدسته کردن، جمع شدن.
به خواندن ادامه دهید 
                        معنی خانواده - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
به خواندن ادامه دهید 
                        رایجترین و رسمیترین نام اختصاری برای اسید استیک acoh یا hoac است که در آن ac مخفف گروه عاملی|گروه استیل است ch ۳ −c(=o)−؛ در واکنشهای اسیدی، علامت اختصاری hac بکار میرود که در آن ac مخفف استات ...
به خواندن ادامه دهید 
                        معنی جمع بندی - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
به خواندن ادامه دهید 
                        معنی مجموعه - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
به خواندن ادامه دهید 
                        برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید. ... مترادف 1- آلت ...
به خواندن ادامه دهید 
                        ترجمه، تعریف، معنی، رونویسی و مثالهایی برای «گروه بندی زیر گروه کارکنان برای انواع سهمیه زمانی» را مشاهده کنید، مترادفها، متضادها را یاد بگیرید و به تلفظ «گروه بندی زیر گروه کارکنان برای انواع سهمیه زمانی» گوش دهید.
به خواندن ادامه دهید 
                        هِم ( به فرانسوی: Hème ) یک کوفاکتور شامل یک اتم آهن ( ++Fe ) است. این اتم در مرکز هِم امکان پذیرش یک گاز دواتمی مانند اکسیژن را می دهد که در سیستم اکسیژن رسانی در بدن انسان نقش دارد[ ۱] . این اتم در مرکز یک حلقه بزرگ ارگانیک بنام ...
به خواندن ادامه دهید 
                        در اصطلاح دستور زبان، کلمه یا گروهی از کلمات که از یک هسته و یک یا چند شکل گرفته باشد و جانشینِ کلمۀ واحد یا مفید معنیِ واحد باشد. گروه از کوچک تر (تکواژ و واژه) ساخته می شود و خود جزو واحد بزرگ ...
به خواندن ادامه دهید 
                        ترجمه، تعریف، معنی، رونویسی و مثالهایی برای «گروه دریایی» را مشاهده کنید، مترادفها، متضادها را یاد بگیرید و به تلفظ «گروه دریایی» گوش دهید.
به خواندن ادامه دهید 
                        ۱. ایرانی، عجم ۲. پارسی، دری ۳. فرس
به خواندن ادامه دهید 
                        معنی دسته بندی - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
به خواندن ادامه دهید 
                        درمان یا چارهگریِ پزشکی یا بهبود (اغلب به کوتاهی Tx ،tx، یا T x)، کوششی برای چارهسازی یا چارهیابی یک مشکلِ تندرستی، معمولاً به دنبال یک شناسایی است. درمان، از اصلیترین وظیفههای یک پزشک است.. به عنوان یک قاعده، هر ...
به خواندن ادامه دهید 
                        فهرست واژگان در فرهنگ مترادف ها و متضادها ... آبادیس افزونه ای کاربردی برای مرورگرهای فایرفاکس و کروم، اپلیکیشن موبایل و همچنین ربات تلگرام دیکشنری و مترجم طراحی کرده است که میتوانید از لینک ...
به خواندن ادامه دهید 
                        معنی واژهٔ گروه در واژگان مترادف و متضاد به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب
به خواندن ادامه دهید 
                        برخی از مترادف های رایج تجمع عبارتند از: جمع کردن، جمع کردن و جمع کردن. در حالی که همه این کلمات به معنای "آمدن یا گرد هم آوردن در یک گروه، توده یا واحد" هستند
به خواندن ادامه دهید